بورس یک دنیای موازی است و شاید قوانین آن هیچ شباهتی به قوانین زندگی عادی شما نداشته باشد. به همین دلیل است که بیشتر معامله گران بعد از ورود به بورس یا سایر بازارهای مالی شکست می‌خورند. آن‌ها سعی می‌کنند تا بورس را با قوانین زندگی عادی‌شان درک کنند.

گمان می‌کنند چیزهای که در زندگی‌شان منجر به موفقیتشان شده در بورس هم کاربرد دارد. تفاوت بورس با کسب کارهای معمولی را می‌توان به تفاوت شرایط روی کره زمین و کره ماه تشبیه کرد. در زمین اگر آب را بریزید روی به سمت پایین می‌ریزد اما در ماه جاذبه‌ای نیست پس‌روی هوا معلق می‌ماند و درواقع اصلاً چیزی به نام ریختن در آنجا معنی ندارد.

حتما بخوانید: مدیریت ریسک و اهمیت آن در سرمایه‌گذاری در بورس

درک قوانین بورس به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. چه‌بسا کتاب‌های زیادی که در زمینه‌های مختلف مطالعه می‌کنیم اما در زندگی به کار نمی‌بندیم؛ چراکه فقط آن‌ها را خوانده‌ایم و در ضمیر ناخودآگاهمان جایی پیدا نکرده است. با درک صحیح قوانین حاکم بر دنیای بورس و بازارهای مالی و شرطی ‌سازی آن‌ها در ضمیر ناخودآگاه ذهن خود را طوری برنامه‌نویسی می‌کنید که در هر شرایطی بهترین تصمیم را اتخاذ کند و اینجاست که درهای حرفه‌ای شدن در بورس برایتان بازخواهد شد.

ضمیر ناخودآگاه در معامله گری بورس

برخی قوانین مهم در دنیای بورس

حتما بخوانید:  ۱۱ خطای رایج یک سرمایه‌گذار مبتدی

اولین قانون مهم در بورس اصل عدم قطعیت است. به این معنا که هیچ‌چیز قطعی در بورس وجود ندارد نمی‌توانید سهمی بخرید و از رشد آن ۱۰۰ درصد مطمئن باشید.

حتی اگر ده بار با روشی سهام خرده‌اید و سود کسب کرده‌اید شاید بار یازدهم ضرر کنید. بورس دنیای دیوانه است. در دنیای فیزیکی اگر توپی را به زمین بزنید به سمت بالا بازمی‌گردد. اگر هزاران بار این کار را بکنید باز همین اتفاق می‌افتد؛ اما در بورس یک‌بار توپ را به زمین می‌زنید و به سمت بالا می‌آید. بار دیگر همین کار را می‌کنید اما توپ در عین ناباوری به سمت چپ مایل می‌شود دفعه بعد سمت راست و دقیقاً زمانی که فکر می‌کنید الگوی مشخصی در آن تشخیص داده‌اید که این بار باید مجدد به سمت بالا برگردد این بار توپ پس از برخورد به زمین روی زمین باقی می‌ماند. در بورس هرگز بیش‌ازحد به سهمی اعتماد نکنید.

پذیرش ضرر در معاملات بورسی: پذیرش ضرر به‌قدری مهم است که بعد از درک صحیح آن در معامله‌گری من اتفاق‌های خوب شروع به افتادن کرد. اکثر معامله گران فکر می‌کنند باید راهی باشد که در آن همیشه سودآور باشند و هر بار که ضرر می‌کنند گمان می‌کنند مشکل از آن‌هاست و اینکه تحلیل و استراتژی‌شان مشکل دارد و باید عوض شود. درصورتی‌که این ذات بورس است و همه معامله گران دنیا ضررهایی دارند. درواقع شما در ناخودآگاهتان ضرر را با شکست هم‌معنی می‌دانید اما باید برنامه‌نویسی مغزتان را تغییر دهید و جلو کلمه ضرر بنویسید طبیعت بورس و یک تجربه جدید به سمت موفقیت.

اگر در مغز خود مفاهیم صحیح را جایگزین مفاهیم اشتباه کنید توانسته‌اید ذهنی بسازید که در بورس با قوانین آن کار می‌کند و حالا می‌شود حقایق را درست دید و موفق شد. وقتی از ضرر کردن عصبانی می‌شوید مانند این است که از نریختن آب در کره ماه بر روی سطح ماه به دلیل نبود جاذبه ناراحت شوید! عجیب نیست؟

 

روش‌های شرطی سازی ذهن:

حتما بخوانید:P/E چیست؟ هرآنچه لازم است درباره P بر E بدانیم

در مقاله قبلی ۴ روش شرطی سازی را شامل (تکرار، هیپنوتیزم، شوک عاطفی، روانشناسی انرژی) توضیح دادیم حال می‌خواهیم کمی راجع به آن‌ها بیشتر صحبت کنیم و روشی را بیابیم تا با آن اطلاعات لازم و باورهای درست را در ضمیر ناخودآگاه‌مان جای‌گذاری کنیم.

۱- تکرار موضوع به دفعات 

اولین روش که بسیار هم مؤثر است تکرار است. وقتی چیزی به تعداد بالا تکرار شود برای ضمیر خودآگاه خسته‌کننده می‌گردد و درواقع ممکن است منجر به انزجار شود. در اینجاست که ضمیر خودآگاه شما که فیلتری در ماقبل ورود اطلاعات به ضمیر ناخودآگاه بود کم‌کم بی‌توجه می‌شود و دیگر چیزی را فیلتر نمی‌کند. این موضوع منجر به ورود راحت اطلاعات به ذهن ناخودآگاه شما می‌گردد و درنتیجه ضمیر ناخودآگاه برای تحقق آن‌ها همانند یک ابرکامپیوتر به دنبال راه‌حل می‌گردد. سرانجام با تغییر الگوهای رفتاری شما، شمارا به سمت اهداف موردنظر هدایت می‌کند مثلاً ثروتمند شدن یا تبدیل‌شدن به معامله‌گر حرفه‌ای.

برای درک بهتر آن می‌توانیم به صنعت تبلیغات اشاره‌کنیم. همه ما تبلیغ‌هایی را دیده‌ایم که هزاران بار در تلویزیون تکرار می‌شوند. اولین بار برایتان جدید است که می‌گوید روغن فلان بهترین روغن در دنیا است. دفعه اول آن را باور نمی‌کنید.

زمانی که این تبلیغ برای دفعات بسیار زیاد تکرار می‌شوند شما به انزجار از آن می‌رسید طوری که مخصوصاً حواس خود را پرت می‌کنید تا مزخرفات آن را نشنوید. درواقع ضمیر خودآگاهتان را در مقابل آن خاموش می‌کنید و اینجاست که هیپنوتیزم می‌شود.

زمانی که درراه‌روهای فروشگاه در حال قدم زدن هستید ناخودآگاه چشمتان به قفسه روغن‌ها می‌خورد و از بین تمام آن همان روغن را برمی‌دارید چون این شما نیستید که تصمیم‌گیرنده‌اید ضمیر ناخودآگاهتان فرمان می‌دهد چه بخواهید چه نخواهید او باور دارد که این بهترین روغن است.

حتما بخوانید: روانشناسی معامله ‌گری کلید رسیدن به سود مستمر

۲- خود هیپنوتیزمی

روش دیگر در ورود اطلاعات به ضمیر ناخودآگاه استفاده از خود هیپنوتیزمی است. برای توضیح کامل‌تر آن لازم است تا ۴ محدوده فرکانسی مغز انسان را بررسی کنیم:

الف- حالت بتا:

حالت هوشیار مغز که در آن فرکانس امواج مغزی بین ۱۳ تا ۲۱ هرتز است. این حالت هوشیاری کامل است که اغلب روز در آن به سر می‌بریم. یک ناحیه بالاتر یعنی فرکانس بین ۲۱ Hz تا ۳۸ Hz، ذهن در وضعیت آماده‌باش دائم قرار می‌گیرد.

ب- حالت آلفا:

حالت آلفا را حالت آرمیدگی و دانش‌پذیری نیز می‌گویند. در این حالت فرکانس مغزی بین ۸ تا ۱۲ هرتز می‌باشد. در این حالت پذیرش مغز بسیار بیشتر خواهد بود. تجسم‌ها و رؤیاپردازی‌های ما در این حالت رخ می‌دهد. زمانی را به خاطر بیاورید که دوستتان در حال صحبت کردن با شما بود اما شما داشتید به‌واقع مهمانی دیشب فکر می‌کردید و نگاهان دوستان گفت می‌شنوی چه می‌گویم؟ و شما اصلاً حواستان به صحبت‌های او نبوده است. شما دقیقاً در حالت آلفا بوده‌اید. رسیدن به حالت آلفا آسان است اگر چشمانتان را ببندید و درگیر تصویرسازی و تخیل شوید و یا تصور کنید در حال راه رفتن در یک‌راه رو و باز کردن درها هستید شما در حالت آلفایید.

اهمیت این حالت برای شرطی‌سازی عادات و چیزهایی که تمایل داریم بسیار زیاد است. چراکه در این حالت ضمیر ناخودآگاه شما جای دیگری سرگرم شده و حواسش به فیلتر کردن اطلاعات ورودی به مغز شما نیست و ضمیر ناخودآگاهتان می‌تواند بدون واسطه دستورات را دریافت کند. در ادامه مقاله بیشتر در مورد این حالت و نحوه ورود به آن صحبت می‌کنیم.

ج- وضعیت تتا:

این وضعیت را مراقبه عمیق و آرمیدگی کامل می‌گویند؛ که به دیدن رؤیا و فرورفتن در نیمه خودآگاه منجر می‌شود. در این حالت فرکانس مغز بین ۸ Hz تا ۳ Hz می‌باشد. اینجا جایی است که شخصیت ناخودآگاه انسان قرار می‌گیرد. ورود به آن نیازمند گذشتن از دریچه حالت آلفا می‌باشد و نیاز به تمرین، مطالعه و آموزش صحیح دارد.

د- وضعیت دلتا:

دلتا قرارگاه شهود نام دارد. کمترین فرکانس مغزی در طیف ۳ Hz تا ۰.۴ Hz است. در آن شخص در خواب عمیق و خلسه هیپنوتیزمی عمیق به سر می‌برد.

حتما بخوانید: خلاصه کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی

معامله‌گری در بورس و ضمیر ناخودآگاه

هرچه فرکانس مغزی پایین‌تر می‌آید ضمیر خودآگاه انسان خاموش‌تر می‌شود و ضمیر ناخودآگاه اطلاعات را بدون فیلتر و به‌طور مستقیم دریافت می‌کند. ازآنجایی‌که ضمیر ناخودآگاه فرق بین دروغ و راست را نمی‌داند اگر به او بگوید که من یک معامله گر حرفه‌ای هستم که هرگز خطای معامله گری انجام نمی‌دهم و قوانین‌تان را بیان کنید ضمیر ناخودآگاه شما این را می‌پذیرد و زمانی که در حالت عادی در حال معامله کردن هستید و می‌خواهید یک معامله اشتباه انجام بدهید مانع شما می‌شود به هر طریقی که بتواند.

ممکن است حرف‌های استادتان را به شما یادآور شود یا کاری کند که آن خرید اشتباه را فراموش کنید و چیزهایی که بسیار عجیب است و شاید باور هم نکنید؛ اما چه بخواهید و چه نخواهید این ضمیر ناخودآگاهتان است که زندگی شمارا جهت می‌دهد بدون اینکه خودتان متوجه شوید. حالا شما می‌توانید از این طریق ابرکامپیوتر مغزتان را طوری برنامه‌ریزی کنید که مسیر موفقیت را برای شما رقم بزند.

نحوه ورود به حالت‌های آلفا و بتا ذهنی

برای ورود به حالت‌های آلفا و عمیق‌تر از آن روش‌های زیادی وجود دارد. در اینجا یک تمرین ساده برای این کار را توضیح خواهم داد.

ابتدا برای انجام این کار فضایی ساکت و آرام را انتخاب کنید می‌توانید روی یک مبل راحت بنشینید چشمان خود را ببندید از شماره صد تا یک به‌صورت معکوس بشمارید. بین هر شماره باید یک‌نفس عمیق دم و بازدم بکشید سعی کنید بازدم را طولانی‌تر کنید. تمام حواس و تمرکز خود را روی درست شمردن اعداد و نفس کشیدن صحیح کنید. سرعت نفس کشیدنتان یکنواخت باشد نه سریع و نه کند.

تقریباً تمام نفس‌ها به یک اندازه زمان ببرد. وقتی چنین کاری را می‌کنید ضمیر خودآگاهتان درگیر شمارش و تنظیم نفس‌ها می‌شود و بعد از مدتی از این کار ساده خسته شده و به خواب می‌رود که به آن خلسه نیز می‌گویند. مراقبه کردن فواید بسیاری دارد که می‌توانید در سایت‌های مختلف فواید بسیار آن را مطالعه کنید. مهم‌ترین کار مراقبه این است که دریچه‌ای به سمت ضمیر ناخودآگاهتان باز می‌شود.

حالا شما وارد حال آلفا ذهنی شدید پیشنهاد می‌کنم یک موسیقی مناسب با امواج آلفا ذهنی را از اینترنت دانلود کنید تا در فضا هنگام مراقبه پخش شود. وقتی وارد حالت آلفا شدید زمان آن رسیده که تلقین‌های موردنظرتان را در ذهن بکارید.

حتما بخوانید: 35 اصل برای معامله‌گران حرفه‌ای سهام

برای این کار می‌توانید از کمک یک نفر دیگر استفاده کنید تا آن‌ها را زمانی که در حالت آلفا هستید براتان بخواند یا اینکه صدای خودتان را ضبط کنید و زمانی که وارد حالت آلفا شدید گوش نمایید. بعدازآن از عدد پنج‌تا یک بشمارید و احساس کنید با هر عدد دارید به حالت طبیعی بازمی‌گردید انرژی به اعضای بدنتان وارد می‌شود این کار را به‌آرامی انجام دهید.

برای یادگیری بهتر مراقبه و مدیتیشن ویدیوها، کتاب‌ها و فایل‌های آموزشی زیادی در سایت‌های مختلف موجود است که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

تکرار

این کار را هرروز انجام دهید به خودتان تلقین کنید که معامله گر منضبطی هستید و تحت هر شرایطی به استراتژی خود پایبندید. تکرار یکی از عوامل مؤثر در ورود اطلاعات به ضمیر ناخودآگاه است که باید با روش آلفا ترکیب شود.

هیجانات عاطفی

در مقاله قبلی گفتیم که احساسات باعث تقویت باورهای ذهنی می‌شود. هنگامی‌که در حالت آلفا هستید به صحنه‌های احساسی فکر کنید فکر کنید که درجایی زیبا و خوش آب هوا هستید و نسیم خنکی در حال وزیدن است احساس شادی کنید احساس کنید که از همه‌چیز راضی هستید و همه‌چیز زیباست. تصور کنید در خانه رویاییتان زندگی می‌کنید ماشین موردعلاقه‌تان رادارید و به تمام اهدافتان رسیده‌اید.

زمانی که در حال شنیدن تلقین‌ها هستید به خود آن‌ها فکر نکنید بلکه به مواردی که در پاراگراف بالا گفتم فکر کنید. مغز شما تلقین‌ها را بااحساس خوبتان در آن لحظه پیوند میزند و قدرت تلقین‌ها در مغز شما چندین برابر بیشتر می‌شود. بعد از مدتی شاهد تغییرات چشم‌گیر در زندگی‌تان خواهید بود.

حتما بخوانید: ناو (NAV) سهم چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

سخن پایانی

درنهایت این مقاله تنها دریچه‌ای به سمت علم روانشناسی معامله گری بیشتر نخواهد بود. رسیدن و به هر هدف و مقصودی مستلزم تلاش و مطالعات بسیار است. اگر به این موضوع علاقمند شدید پیشنهاد می‌کنم که در مورد آن بیشتر تحقیق و مطالعه کنید و به مطالب همین مقاله به‌تنهایی اکتفا نکنید.

عضویت در کانال آلفابورس